زندگی
برچسبها:
من بیتاب ترین شبنم روی گل های قالیچه یدست بافت دلتنگی
ثانیه شمار واقعه ها
حادثه ی طلوع گرم نگاهت را انتظار میکشم
آدم باید یه "تو" داشته باشه
که هروقت از همه چی خسته وناامید بود
بهش بگه:
مهم اینکه توهستی بی خیال دنیا
خ---ودم قب---ول دارم
ک---هنه ش---ده ام
آن---قدر ک---هنه
ک---ه می ش--ود
روی گرد و خ--اک
تن--م
ی--ادگ--اری ن--وشت
بنویس وبرو
ای ساکن کوچه های تنهایی بن بست؟
منم غریبه ترین آشنا یادت هست ؟
ماکه در قفسیم خبر از دوست نداریم
دلتنگ دوستیم ولی چاره نداریم
از دور دوستت داشتم !
بی هیچ عطری
آغوشی
نگاهی
یا حتی بوسه ای
تنها دوستت داشتم
اما حالا اگه دور شی
چه کنم با این همه وابستگی